داستانهای برندگان جایزه اُ.هنری
همراه با شیما الهی مترجم مجموعه داستان«یک سرباز ساده ملکه».
دوستان و همکاران ویلیام سیدنی پورتر 90 سال پیش جایزه او. هنری را به افتخار او و سبک داستاننویسیاش بنا نهادند. از سالها پیش داستانهای برگزیده این رقابت در کتابهایی تدوین و منتشر میشود و کتاب «یک سرباز ساده ملکه» هم یکی از مجموعه داستانهای برگزیده در جایزه او. هنری است که اخیرا به ترجمه شیما الهی در نشر کتاب نیستان منتشر شده است. در مقدمه کتاب آمده است «شناخت جایزه اُ. هنری از کیفیت داستانها به واسطه مجلاتی است که داستانهای برنده را منتشر میکنند. روزنامه نیویورکر از ابتدای فعالیت همواره انتشار داستان را در برنامه کارش قرارداده است و مخاطبین گستردهای نیز دارد. مسلما مجلات کوچکتری مثل نیوانگلند ریویو تنها جزء کوچکی از این طیف وسیع را در برمیگیرد. آنچه حائز اهمیت میباشد این است که یک مجله در طولانیمدت به چاپ داستانهای خوب و برتر ادامه میدهد؛ داستانهایی که خواننده را به چالش کشیده و گاهی درگیر و شیفته خود میسازد. »
مجموعه داستان «یک سرباز ساده ملکه» مجموعهای از داستانهای برگزیده جایزه اُ. هنری در سال ۲۰۰۹ است. در این مجموعه ۱۷ داستان برگزیده در جایزه اُ. هنری به همراه مقدمه لائرا فرمن سردبیر انتشار این مجموعه درج شده است.
داستانهای این مجموعه را میتوان یک داستان واحد در هفده بخش یا هفده داستان به هم پیوسته در یک مجموعه دانست که به مخاطب این امکان را میدهد که بخشی از آنها را که بیش از پیش برای او محل تأمل و تفکر است، انتخاب کند.
مجموعه داستان «یک سرباز ساده ملکه» با ترجمه شیما الهی در 456 صفحه، با قیمت 25 هزار تومان از سوی نشر نیستان منتشر شده است.
در ادامه گفته های شیما الهی، مترجم این مجموعه را می آوریم:
بهعنوان یک خواننده و مترجم، به نظرم مجموعه فوقالعادهای است. تنوع سبک و تکنیک نگارش داستانها، تنوع ملیتی نویسندهها که خیلی زیبا در داستانها منعکس شده و سوژههای متفاوتی که در این مجموعه به کار رفته باعث شده نتیجه کار هم جذاب و متنوع باشد و هم یکدستی خیلی لذتبخشی بین داستانها وجود داشته باشد.
قصد داشتم به عنوان نخستین تجربه ترجمه ادبی، یک مجموعه داستان کوتاه را انتخاب کنم و وقتی ناشر محترم انتشارات کتاب نیستان، جناب آقای شجاعی پیشنهاد شرکت در پروژه ترجمه مجموعه داستانهای او. هنری را دادند، استقبال کردم.
ترجمه داستانها فوقالعاده سخت بود! ترجمه بیست داستان از بیست نویسنده مختلف مسلما کار راحتی نیست. بویژه اینکه حال و هوا و اصطلاحات به کار رفته در خیلی از داستانها بومی بود. اما تجربه خیلی خوبی بود.
در این کتاب آثار متعددی از نویسندگان کشورهای مختلف به جهان عرضه شده است؛این تنوع مجموعه را فوقالعاده جذاب و ترجمه کار را پیچیدهتر و جالبتر میکند. به نظر من بزرگترین نقطه قوت این مجموعه همین تنوع است.
تقریبا همه داستانهای مجموعه 2009 را دوست دارم چون آنقدر درگیر هر کدام شدهام که احساس میکنم هر کدام یک مقطع از زندگی خودم شدهاند! اما «یک سرباز ساده ملکه»، «وایلدوود» و «معشوقه عمو موستو» را خیلی دوست دارم، یک صداقت خیلی خاصی در این داستانهاست؛ بویژه در «وایلدوود» عصیان و حالات روحی شخصیت اصلی برایم خیلی قابل درک بود. البته داستان «ملاقاتی» را هم خیلی دوست دارم، بویژه شخصیت مادربزرگ داستان را و همینطور «و ما اینجا میمانیم».
تمام تلاش من روی این مساله بود که هر داستان را با حال و هوا و پیچیدگیهای خودش به فارسی برگردانم. نباید در ترجمه داستان را سادهنویسی هم بکنیم. داستانها به عقیده خودم و خیلی از کسانی که کتاب را خواندهاند روان ترجمه شده، اما ترجمه روان به معنای حذف پیچیدگیهایی که خود نویسنده در داستانش اعمال کرده نیست. شاید نویسنده دوست داشته قسمتهایی از داستان را با استعاره و کنایه تعریف کند. من فقط وظیفه دارم بهترین معادل را به کار ببرم اما نباید درک خودم را از داستان به جای آنچه نویسنده نوشته بگذارم.
من بار اول که داستان را خواندم، هدفم این بود که لحن راوی را درک کنم مثلا در «سرباز ساده ملکه» کلمات و اصطلاحات و شکستهنویسی و حتی کلمات رکیکی به کار رفته و با توجه به شخصیت راوی تصمیم گرفتم لحن عامیانه و گویشی را برای ترجمه داستان استفاده کنم. اما برای مثال در «وارث» یا «تاریکی» توصیفات ادبی، اشارات و شخصیت راوی داستان میطلبد که زبان ترجمه متفاوت باشد. این حالت در مجموعه داستانهای او. هنری 2014 که ترجمهاش را تازه تمام کردهام بیشتر به
سه داستان به دلیل موضوعاتی که داشتند ناگزیر از کل مجموعه حذف شدند. یکی از داستانهای این مجموعه هم به نام بیست و دو داستان، چند بخش حذفی داشت.
منابع:
روزنامه ی آرمان
ایبنا